شاید بعضی ها فکر کنند صرف وجود یک پروژه دلیل کافی برای گرفتن کار هستش. در خیلی از موارد این طور نیست. اگر شما مجبور هستید به علت فشار مالی یا هر دلیل دیگه ای بحث فرق داره ولی به طور کلی بهتر هست به دلایلی که می گم به نوع دیدگاه کارفرما بسیار توجه بشه.

اول این که بهتره با کسایی کار کنید که خیلی دید کارفرما و کارمندی نداشته باشند و حد اقل ما سعی کردیم که هر وقت با کسی کار می کنیم ، شرایط همکاری وجود داشته باشه و در مواقع لازم به طرفمون هم بقبولونیم که باید این طور رفتار بکنه. البته این کار برای افراد تازه کار و بی تجربه می تونه باعث مشکل بشه که ما به شکل سخت یادش گرفتیم و برای همه مناسب نیست.

جدای از این مطلب خواستم تجربه خودم رو در این باره باهاتون به اشتراک بگذارم. من با کارفرماهای مختلفی در طول زمان کار کردم که تعدادشون البته مثلا 7-8 تا هستش در 7-8 سال اخیر و از نظر آماری با ارزش نیست ولی چیزی که تجربه کردم احتمالا بی فایده نیست. این که کارفرما هنگام استخدام یا دادن سفارش کار چه دیدی به شما داره و هدفش از ورود شخص شما یا تیم شما به پروژه چیه عامل بسیار مهمی در چگونگی پیشرفت پروژه براتون هست و در میزان سختی کار با کارفرما، میزان سودتون و لذتی که از کار می برید و بیش از همه انگیزتون بسیار اثر داره.

بعضی کارفرما ها ممکنه بخوان شما رو بگیرند که کار براشون ارزون در بیاد (یا ممکنه خارجی یا ایرانی خارج از کشور باشند و یا شما قیمتتون ارزون باشه). اگه فقط و تنها هدف کارفرما این باشه، احتمالا اگه شما تواناییتون بره بالا و بتونید قیمت بهتری بگیرید، دیگه با هم نمی تونید کار کنید و رابطتون خود به خود تموم می شه (لزوما سخت نیست ولی اگه رشد کنید قطعا مدتش محدودتر از چیزی هست که می تونست باشه).

اگه کارفرما به خاطر مهارتتون شما رو بخواد و به هیچ عامل دیگه ای کار نداشته باشه احتمالا بهترین شکل هست (و احتمالا شما نیازی به خوندن این مطلب ندارید چون سرتون دعواست) و باید فقط مراقب باشید با کارفرماهای خوب کار کنید و خودتونو در دیدرس قرار بدید. برای این باید خیلی خیلیی توانایی بالا و/یا خاصی داشته باشید. 

ممکنه کارفرما شما رو به دلیل ترکیب این دو بخواد و یه سری عوامل دیگه مثل اخلاقتون و روش ارتباط/حل مشکلتون و .. که بیشترین حالت هستش. حالت وسط برای افراد خیلی خاصی اتفاق می افته و  برای ماها یحتمل فقط توی کشور خودمون فعلنا اتفاق بی افته.

مساله مهمی که دلم می خواد بهش توجه بشه اینه که بعد از گذشتن کارفرما از فیلتر اولیه که طرف اصلا پول می تونه بده و می ده یا نه و دروغگو هست یا نه و ... باید دقت کنید کارفرماهایی که تنها هدفشون از گرفتن شما اینه که تو جا/شرایطی که هستند شما ارزوترین گزینه مناسب هستید، معمولا با شما ارتباط شخصی خوبی پیدا نمی کنند و هم دید اون به شما و متقابلا شما به اون صرف حل مساله هست و هم شما برای اون و پروژش انگیزه کمی دارید و تا وقتی که به پولش نیاز دارید براش کار خواهید کرد و هم ارزش شما برای اون با ارزونی قیمتتون تعریف می شه. در اوایل کار و هنگام نداشتن رزومه شاید اگه کار خیلی خفن بود این گزینه جذاب به نظر برسه ولی جالبه بدونید که در کارهای خفن معمولا افراد تازه کار به خاطر ارزونیشون نیست که گرفته می شن و یا حد اقل فقط برای این نیست و کسایی گرفته می شن که قابلیت رشد خوب و سریع داشته باشند و در ضمن اگه شما تازه کار نباشید پولی خوبی به نسبت بهتون داده می شه. این مطلب بدین معنی نیست که شما الکی بخواید پول زیاد یا گرون بگیرید ولی به این معنی هست که اگه کسی به اندازه ارزشتون بهتون پول نمی ده یعنی حتما باید به جاش یه چیز مادی/معنوی به شما بده که جاشو برای شما و اولویتهاتون بگیره.

مثلا بعضی ها به شما پروژه خفن و معروف می دن و مثلا به خاطر کمبود درآمدشون یا اشتباه در شیوه های مدیریتی و یا تفاوت شدید ارزش/اولویت  هاشون نمی تونند پول زیادی بدند. اینا کسایی هستند که  اصولا تو مسابقه با کسایی رقابت  می کنند که از خودشون بزرگترند و اصلا ارزششون تو همین برای خودشون تعریف می شه و براش حاضرند از خیلی چیزا بگذرند. اگه از  این نوع آدما هستید باید باهاشون کار کنید. بعضی ها به جای پول بیشتر به شما درصد می دند و بعضی مثلا ممکنه حاضر باشند به شما اختیارات اضافه یا چیزای دیگه که درخواست کنید رو بدند که برای شما جذاب باشه ولی دقت کنید کسایی که سعی می کنند ارزش آدم رو بدون هیچ دلیلی پایین بیارند نمی تونند گزینه بلند مدت خوبی برای کار باشند چون تا امکان فرار برای شما درست شه فرار خواهید کرد و تا اونا شرایط افراد ارزونتر دی

برای بعضی کارا این کاملا اوکیه ، مثلا وقتی مهارت شخص انجام دهنده کار اصولا مهم نباشه و یا کار ساده باشه شما شاید بخواید فقط روی قیمت کار رو بسپارید ولی به طور کل من فکر می کنم خوبه که آدم هم حقش رو خوب بگیره و هم موقع پرداخت تا جای ممکن بخشنده باشه. البته هنگام پرداخت نباید از مسایلی مثل هزینه های جاری سرپا نگه داشتن شرکت و ریسک و اعتبار خرج شده افراد و شرکت ها بی تفاوت گذشت و قطعا تقسیم مساوی سود و کارای شبیه به اون عادلانه نیستند و باعث پیشرفت نمی شند.گه ای رو پیدا بکنند ارزش شما براشون کم خواهد شد.